اولین چیزی که با شنیدن واژهی توقیف اموال بعد از طلاق توافقی وارد ذهن میشود ، این است که
شخصی به دیگری بدهکار بوده است
و در نتیجه طلبکار اموال وی را توقیف میکند
توقیف مال عنوانی کلی است که کلیهی اموال اعم از منقول و غیرمنقول را دربرمیگیرد و
با توجه به ماهیت اموال حسب مورد نحوهی توقیف آنان تفاوت می کند .
توقیف اموال
توقیف مال معمولا زمانی موضوعیت پیدا میکند که اولا شخصی به دیگری بدهکار باشد،اما تفاوتی نمیکند که
این دین ناشی از سند رسمی باشد یا سند عادی،نوع سند صرفاً در مکانیزم مطالبه و توقیف مؤثر خواهد بود؛
بدهی میتواند مثلا به واسطهی قرض گرفتن پول یا بدهی مردی به همسرش بابت مهریه باشد
و شخص بدهکار با میل و رغبت به پرداخت بدهی خود اقدام نمیکند یا اینکه اعمالی انجام میدهد که طلبکار
در مورد رسیدن به طلب خویش دچار شک و تردید و نگرانی میشودو ثانیا
شخص بدهکار اموالی داشته باشد و ثالثا شخص طلبکار بتواندآن ها را شناسایی کند (چه خودش چه از طریق دادگستری).

اموال قابل توقیف مهریه
چه اموالی قابل توقیف هستند؟
تقریبا همهی ما مفهوم مال و منقول و غیرمنقول بودن آن را میشناسیم و میدانیم که مال چیزی است که
عرفا در بازار ارزش اقتصادی دارد و به دو گروه منقول (مثل خودرو) و غیرمنقول (مثل ملک) تقسیم میشود.
ما در اینجا در مقام توضیح مال منقول و غیرمنقول نیستیم بلکه میخواهیم بگوییم برخی اموال چه منقول یا غیرمنقول
قابل توقیف نیستند و این اموال در اصطلاح حقوقی مستثنیات دِین نامیده میشوند.
این اموال عبارتند از:_منزل مسکونی که عرفا در شأن محکومعلیه در حالت اعسار او باشد.
_اثاثیهی مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
_آذوقهی موجود به قدر احتیاج محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفا آذوقه ذخیره میشود.
_کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها.
_وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
_تلفن مورد نیاز مدیون.
_مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت میشود، مشروط بر اینکه پرداخت اجارهبها بدون آن
موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.